"هیلدی جانسون" که از "والتر برنز" جدا شده به دفترش می رود تا به او بگویید که با شخص دیگری نامزد کرده و روز بعد ازدواج می کنند، اما "والتر" اجازه نمی دهد این اتفاق بیافتد و...
مردانی که غول میمونها کینگ کونگ را اسیر کرده اند، به جزیره اش باز می گردند و میمونی با همان عظمت اما خلق و خوی بهتر پیدا می کنند که در واقع پسر کینگ کونگ است...