"پاتریک" پس از اینکه پدر خود را از دست می دهد برای زندگی نزد عمه خود می رود. اما وقتی مجری وصیت پدرش نسبت به شیوه زندگی او اعتراض می کند، مشکلاتی پیش می آید...
صبح روز پیکنیک روز کارگری در شهری کوچک،"هال کارتر" وارد شهر می شود تا با دوست قدیمی خود ملاقات کند اما بر حسب اتفاق پسر ثروتمندترین مرد شهر از آب در می آید."هال" مردی خودستا و خودخواه است اما عاشق دختر زیبای شهر می شود و...
"هیلدی جانسون" که از "والتر برنز" جدا شده به دفترش می رود تا به او بگویید که با شخص دیگری نامزد کرده و روز بعد ازدواج می کنند، اما "والتر" اجازه نمی دهد این اتفاق بیافتد و...