میگل، یک نوجوان است که هرگز در جنگ انگشتی نبوده و به شدت میخواهد این وضعیت را تغییر دهد. اما وقتی زندگی او به هم میریزد، او و دوستانش وارد یک سری ماجراهای عجیب و غریب میشوند...
راجر سیاست مداری است که برای خواستگاری از دختر رویاهایش در خانهی کنار دریاچه متعلق به خانواده اش برنامه ریزی کرده است. اما با آمدن برادرش همه چیز به هم می ریزد...
دختری که در یک فروشگاه پارچه فروشی کار میکند بیخیال زندگی دنیوی اش میشود و با الهام گرفته از مشتری هایی که با آنها ملاقات میکند، دنیایی فانتزی برای خود خلق میکند...