چکاسلواکی، سال 1963. "جان دایت" پس از پانزده سال از زندان آزاد می شود. او به دهکده ای متروک نزدیک مرز آلمان می رود. بوسیله فلشبک ها او داستان خود را بازگو می کند...
داستان در منطقه ای روستایی و زمان اشغال آلمانها اتفاق می افتد. مردی جوان راه پدر خود را رفته و به شرکت راه آهن می پیوندد، جایی که برای اولین بار با زنی رابطه برقرار می کند و...