«اورفئوس» شاعری است که با مرگ (پرنسس) آشنا شده و عاشق او می شود. همسر شاعر، توسط افراد پرنسس کشته می شود و اورفئوس به دنبال همسرش به جهان زیرین می رود...
« دلبر » ( دى ) ، براى نجات پدرش از چنگ « ديو » ( ماره ) ، حاضر مىشود در قصر « ديو » بماند . او ابتدا تحمل همنشينى با « ديو » را ندارد ، اما آرام آرام علاقههاى قلبى به او حس مىكند ...