داستان فیلم درباره ی دختری وظیفه نشناس به نام جنی هستش که می رود به شیکاگو تا با برادر بزرگترش جف که یک فیلم ساز جوان هستش و زندگی شادی با همسر رمان نویس و پسر ۲ ساله اش دارد زندگی کند. در این بین ماجراهایی اتفاق میافتد که...
لوک و کیت در یک کارخانه آبجوسازی در شیکاگو جایی که مدام مشغول نوشیدن و عشق بازی هستن همکارند. آن ها برای هم ساخته شدند ولی مشکلی وجود دارد که هر دوشان در یک رابطه دیگه هستند و نمیتوانند با هم باشند...
در آینده ای نزدیک که قیمت سوخت به شدت افزایش یافته، مردی به دنبال منبع سوخت دیگری برای ماشین ها میگردد. در نهایت او به نتیجه ای عجیب می رسد، آن هم استفاده از خون انسان بعنوان سوخت ماشین است.