در پی نقص فنی خودرو در شهرکی کوچک و مرموز، زوج جوانی ناچار به شبمانی در کلبهای دور افتاده میشوند. وحشت و هراس بر آنان غلبه میکند، هنگامی که سه فرد ناشناس نقابدار با بیرحمی و بدون هیچ انگیزهای آشکار به آنان حمله میکنند.
دختری 16 ساله از اردوگاه به خانه برمی گردد و می فهمد که مادرش با مردی آشنا شده است ، مردی که قصد ازدواج با او را دارد ، مردی که جذابیت ، هوش و زیبایی او را به نظر می رساند که اصلاً انسان نیست.