یک زوج عاشق به طور تصادفی والدینی نوجوان می شوند. موقعیت های ناخوشایند آنها را از هم می پاشد. مانیکندان که با پسرش تنها مانده است، به عنوان یک پدر نوجوان مجرد در زندگی مبارزه می کند...
پس از ربوده شدن یک مرکز خرید در چنای توسط تروریستهایی که بازدیدکنندگان را بهعنوان گروگان نگه میدارند، ویرا راغوان، جاسوسی که در آن مرکز خرید گیر افتاده است، تصمیم میگیرد با از بین بردن تروریستها، گروگانها را نجات دهد...