سنپاتی، که در گذشته مبارزی آزادیخواه بود، اکنون به یاغیای تبدیل شده که علیه فساد میجنگد. او به کشور بازمیگردد تا به جوانی که با انتشار ویدیو در اینترنت، پرده از فساد سیاستمداران برمیدارد، یاری رساند.
یک دلال املاک خودخواه با بدهی های هنگفت، با حادثه ای روبرو می شود. خدا در مقابل او ظاهر می شود و به او اطلاع می دهد که باید یک بازی زندگی را بازی کند. اگر پیروز شود به زمین بازگردانده می شود و در غیر این صورت به جهنم فرستاده می شود...
اودی گوپتا خود را به عنوان دانشجوی پسر تنها در بخش زنان می بیند. بی میلی او منجر به هرج و مرج و سردرگمی و در نهایت رفاقت بزرگ با همکلاسی هایش می شود...
داستان فیلم بر روی مردی 50 ساله تمرکز دارد که یک پدر تنها است و به تازگی عاشق زن 26 ساله ای شده است. این موضوع در نهایت باعث نارضایتی خانواده و همسر سابقش می شود…
دو افسر خوش قلب و میهن پرستی به طور ناگهانی در معرض خطر قرار میگیرند. سرپرست سرهنگ ابشی سینگ اعتقاد کامل به نظام کشور دارد، در حالیکه جورج جی باکسی به علت نگرانی اخیر در نظارت، متفاوت فکر می کند ...