آقای پِست چند صندلی تئاتر را پیش از شروع امتجان می کند، اما مسئول بلیت او را می بیند و بیرونش می کند. در لابی با یک خانم چاق آشنا می شود که به واسطه او دوباره به سالن تئاتر باز می گردد و...
صاحب یک کشتی در نظر دارد تا در آخرین سفرش به کشتی خود صدمه برساند تا پول بیمه دریافت کند. چارلی، ولگردی که عاشق دختر صاحب کشتی است وظیفه طبخ غذا در کشتی را بر عهده دارد و...
"چارلی" دست به همه کاری از جمله سرایداری می زند. "ادنا" برای نامزدش، که یک صندوقدار است، هدیه تولد می خرد. او تصور می کند هدیه با متن " تقدیم به چارلز با عشق" برای اوست و...
"چارلی" هنگام قدم زدن با سگ خود، در حالیکه از یک اردوگاه تمرینی که به دنبال یک رقیب بوکس هستند عبور می کند، یه نعل اسب خوش شانسی پیدا می کند. پس از مشاهده باخت چند نفر، او نعل را در دستکش خود گذاشته و مسابقه را برنده می شود و...
چارلی در تلاش است تا نقشی در ساخت یک فیلم داشته باشد. در ادامه مشکلاتی سر راهش قرار میگیرد که امیدش را از دست می دهد. زمانی که یکی از بازیگران سر صحنه حضور نمی یابد، چارلی فرصتی پیدا می کند تا به خواسته اش برسد و...
گروه فیلمبرداری می خواهند از مسابقه اتومبیلرانی فیلم بگیرند، اما چارلی به جلوی دوربین می آید، ژست می گیرد و نمی گذارد آنها کارشان را بکنند. کارگردان او را کنار می کشد اما چارلی دوباره برمی گردد و این باعث درگیری آن دو می شود.