دو آواره و ولگرد در یک عمارت خالی مخفی می شوند ولی صاحبان آن عمارت وارد می شوند و قصد دارند آنجا را اجاره دهند .
ورل و هاردی فقیر و بیکار سرگرم ماهیگیری در بندر هستند که به طور تصادفی روزنامه‌ای می‌بینند که در آن آگهی ای برای قرائت وصیت نامه ابنزل لرول ثروتمند نوشته شده است. لورل و هاردی به امید دریافت سهمی از ارث راهی خانه ابنزل لورل میشوند بی خبر از اینکه وی به قتل رسیده و ماجرا با آن چیزی که تصور میکنند بسیار تفاوت دارد.
به دستور زن هاردی، لورل و هاردی مجبور میشوند که به تعمیر آنتن رادیو که پشت بام خانه قرار دارد مشغول شوند ...
ورل و هاردی، نوازندگان دوره گرد در سرمای زمستان، به امید کسب درآمد در کنار خیابان مشغول نواختن اند که سازهایشان را در یک دعوا از دست می‌دهند. در همین زمان آنها یک کیف پول پیدا میکنند که به آنها شانس خوردن یک غذای گرم را می‌دهد. ولی شخص دیگری نیز در کمین کیف پول است…
در این فیلم الیور و استنلی نقش دو کودک خرابکار را ایفا میکنند که باعث ماجراهای بامزه ای میشود…
افسر کندی که در حل چندین معمای سرقت ناکام مانده است تصمیم می گیرد با طرح یک نقشه لورل و هاردی را به عنوان سارقان سریالی معرفی کند ...
لورل و هاردی به اتهام درگیری روانه زندان شده و به اردوگاه کار اجباری فرستاده می شوند ...
لورل و هاردی تصمیم دارن برای تعطیلات آخر هفته با ماشین خود به همراه خانواده به سفری بروند. اما مشکلاتی برای آنها پیش می آید ...
داستان این فیلم کوتاه ( اگر بشود اسمش را داستان گذاشت ) مجموعه ای از تصاویر نامربوط به یکدیگر است. و در واقع مجموعه ای از رویاهای بونوئل و دالی میباشد که به صورت فیلم در آمده است...
استن و اولی که نوازنده هستند، بوسیله ی قطار به محل اجرای بعدیشان در پوتسویل پنسیلوانیا که یک محل نمایش بسیار معروف در زمان خود است، سفر می کنند. در داخل قطار آن ها وارد واگن اشتباهی می شوند و…
