در کشتی باری "گلنکرن"، زندگی خدمه در ترس، تنهایی و سوءظن می گذرد. مردان الکل قاچاق کرده و زنان با یکدیگر می جنگند، جاسوسی یکدیگر را می کنند، اما وقتی مرگ از راه می رسد یکدیگر را از خطر نجات می دهند...
در آستانه آغاز جنگ جهانی دوم،یک گزارشگر جوان آمریکایی تلاش می کند مامور دشمن در لندن را لو دهد...
وقتی نیروهای آلمانی وارد پراگ می شوند، "دکتر بوماچ" به انگلستان فرار می کند. دختر او "آنا" موفق به فرار می شود تا به پدرش بپیوندد اما گشتاپو موفق به ربودن هر دوی آنها و بازگشت به برلین می شود...
آوريل سال ۱۸۶۱، عمارت عظيم تارا در آتلانتا. « اسكارت اوهارا » ( لى ) در مىيابد كه مرد رؤيايىاش، « اشلى ويلكس » ( هوارد ) به او علاقه اى ندارد و در صدد است با « ملانى هميلتن » ( د هاويلند ) ازدواج كند. اما از طرف ديگر « رت باتلر » ( گيبل ) عضو بدنام يك خانواده ى ثروتمند ساكن چارلستن دلباخته ى « اسكارلت » سرزنده مىشود و در او ويژگىهايى شبيه به خود پيدا مىكند.
در فیلم The Flying Deuces الیور بعد از اینکه متوجه میشود دختر رویاهایش ژورژت با یک افسر ارتش ازدواج کرده است افسرده می شود. برای فراموش کردن این واقعه او و دوستش لورل به ارتش می پیوندند . اما در آنجا در یک عملیات آنها را به عدام محکوم می کنند. آنها با یک هواپیمایی دزدی موفق می شوند که فرار کنند اما ….
گیل و لانا ازدواج کرده و مزرعه ای در موهاوک ولی راه انداری می کنند، اما جنگ داخلی آغاز شده و آنها توسط سرخپوستان تهدید می شوند...
"بو"،"جان" و "دیگبی" سه برادر جدانشدنی هستند که توسط "بانو براندون" ثروتمند به فرزندی پذیرفته شده و به خانه او می روند.وقتی وضعیت مالی خانواده رو به وخامت می رود،"بانو براندون" مجبور می شود بسیاری از جواهرات با ارزش خود از جمله "یاقوت آبی" بزرگ را بفروش برساند.اما سرقتی رخ می دهد و...
در طول جنگ جهانی اول، سال 1915، کشور فرانسه. سرگرد برند، فرماندهی گردان 39 پرواز سلطنتی را بر عهده دارد. گردان وی صدمات زیادی می بیند اما او همچنان بر پیش روی مصمم است، اما بزودی باید با واقعیت های تلخ جنگ روبرو شود...
در قرن سیزدهم روسیه توسط نیروهای خارجی مورد حمله قرار می گیرد. "الکساندر نوسکی" شاهزاده روس با کمک مردم خود ارتشی ساخته و در مقابل مهاجمان قرار می گیرند...
در سالهاى اوج جنگ جهانى اول ، زندانيانى از كشورهاى مختلف متفق در بازداشتگاهى آلمانى به اسارت در آمدهاند. بعد از اینکه چندین مورد فرار اتفاق می افتد، زندانی ها را به یک قلعه خوفناک منتقل می کنند که به نظر می رسد فرار از آن غیر ممکن باشد...
