مردی در یک تصادف فلج می شود و پس از توان بخشی دوباره به جنگل بر می گردد، اما مسلم است که نمی خواهد دوباره پاگنده را ببیند...
لوکاس و کلمنتین در خانه روستایی دور افتاده شان در آرامش زندگی می کنند، اما یک شب آن دو با صدایی عجیب از خواب بیدار می شوند و در میابند که گروهی قصد آزار و اذیت آن ها را دارند...
یک شهر کوچک دچار یک بلای فضایی شده است. ساکنین شهر به بدنبال ورود کرمی به مغز آن ها، به زامبی و هیولاهایی به اشکال دیگر تبدیل می شوند...
داستان در رابطه با یک بازی کامپیوتری عجیب غریبه که وقتی کسی گیم آور بشه به همون صورت که در بازی میمره در واقعیت می میره. اولین قربانی یک کسی است که بازیهای کامپیوتری را تست می کنه و به شرکتها میده. بعد از کشته شدنش دوستانش تصمیم می گیرند راز این بازی را کشف کنند و آنها نمی دانند که با چه خطری روبرو هستند…
یک خانواده امریکایی به دام گروهی از انسان‌های روانی می افتند، انسان‌هایی که در بیابان و به دور از تمدن زندگی می کنند.
"رنی کری" پا در راهی خطرناک می گذارد تا انتقام مرگ همسرش را از قاتلی سریالی بگیرد. قاتلی که تخصصش به قتل رساندن زن ها می باشد...
جیل جانسون دختر دونده ای است که به دلیل خیانت دوست پسرش با او به هم زده است. جیل از طرف خانواده تنبیه میشود و به مدت یک ماه ماشین و موبایل خود را از دست میدهد. او میبایست برای یک شب، پرستاری دو کودک بیمار دکتری که قرار است تا پایان شب با همسرش بیرون از خانه باشد، را بر عهده گیرد. اما در آن خانه تماس های مشکوکی گرفته می شود که معلوم است فرد مزاحم، او را میبیند و حرکاتش را زیر نظر دارد...
فیلم داستان سه نسل مختل از انسانها را روایت می کند و...
دختری جوان سانحه‌‌ی وحشتناک یک ترن هوایی را قبل از وقوع می بیند و عده‌ای را از سوار شدن به آن باز می دارد. اما او نمی تواند جلوی مرگ را بگیرد، و تمام کسانی که از آن حادثه جان سالم بدر برده‌اند، یکی یکی بشکلی دلخراش می میرند.
در عمارتی رو به تخریب در انگلستان، لرد سابق "دونالد براکلبنک" به همراه همسر بیمارش "نانسی" و پسر شیزوفرنیکشان "جیمز" که باید تعداد زیادی قرص مصرف کند زندگی می کنند."دونالد" از نظر مالی در وضعیت بدی قرار دارد و مجبور است املاک خود را بفروش برساند و...
