پس از نشت گاز مرگبار از کارخانه ای در بوپال، کارگران شجاع راه آهن جان خود را به خطر می اندازند تا دیگران را در مواجهه با یک فاجعه غیرقابل توصیف نجات دهند.
بالاچاندران، مردی با گذشته ای تاریک، با آلاگینی ازدواج می کند و تبدیل به فردی شاد و مهربان می شود. اما جن، موجودی ماوراءالطبیعه، کنترل بالاچاندران را به دست می گیرد و باعث می شود که او اعتماد خود را از دست بدهد و با عواقب وحشتناکی روبرو شود...
سانجی و آدیتی، عاشق هم می شوند و آرزوی ازدواج دارند. با این حال، با دانستن اینکه والدین آنها را قبول نمی کنند، آنها برنامه ای برای متقاعد کردن آنها در نظر می گیرند...
پارتھیبان، صاحب یک کافه در کشمیر، با گروهی از اراذل و اوباش مقابله می کند و توجه یک کارتل مواد مخدر را به خود جلب کرد که ادعا می کرد او زمانی عضو آنها بوده است...
بازرس مالوترا در تعقب و گریز فرد خلافکاری باعث ربوده شدن یکی از فرزندان دوقولوی خود به نام راجا میشود که در محلات فقیر و خلافکار بزرگ میشود و پریم همراه والدین خود در خارج تحصیلات دانشگاهی خود را میخواند وقتی این دو مقابل هم قرار میگیرند …
این داستان سانجانا، دختری از نسل امروزی است که سرشار از زندگی پر جنب و جوش است. او زندگی را بر اساس شرایط خودش میگذراند و وقتی مادرش سوشیلا ترتیبی میدهد تا پسری را ببیند که منجر به ازدواج میشود، بسیار ناراحت میشود.