لندن ۱۹۳۰. داستان در مورد سه دختر یتیم است که توسط یک مکتشف غیر عادی بنام «عمو متیو» و خواهرزاده اش «سیلویا» به سرپرستی گرفته می شوند...
جیمز، یک مامور سابق سیا، توسط جرمی، کارفرمای سابق خود، مجبور به بازنشستگی می شود تا یک تروریست را بکشد...
بیمارستان کودکان مرسی فالز پس از سال ها خدمت گذاری به بیماران، در آستانه تعطیل شدن است. اما تخلیه آن به خاطر بروز یک سانحه وحشتناک قطار که منجر به زخمی شدن انسان های زیادی شده[چون دیگر بیمارستان های منطقه قادر به بستری کردن این تعداد بیمار نیستند] به تاخیر می افتد.
داستان این فیلم ۴ هفته بعد از فیلم قبلی آغاز می شود. بریجت جونز عشق زندگی اش را پیدا کرده و اکنون از خودش می پرسد، آیا همه چیزهایی که در موردشان رویا پردازی می کرده را بدست آورده است؟
«چون وانگ» (چان) عضو سابق گارد سلطنتي چين و کلانتر فعلي کارسن سيتي باخبر مي شود که پدرش به دست راهزنان به قتل رسيده و قاتل ها به لندن گريخته اند. حالا «وانگ» هم راه سارق قطار و هم کار سابقش، «روي اوبانن» (ويلسن)، به لندن مي روند تا جنايتکاران را به دام بيندازند. خيلي زود اين دو با خواهر «وانگ»، «لين» (وونگ) ملاقات مي کنند که مهارتش در ورزش هاي رزمي دست کم از برادرش ندارد...
هري پاتر دومين سال تحصيلي اش را در مدرسه جادوگري هاگوارتز شروع مي کند اما يک موجود اسرار آميز در مدرسه در کمين اوست. صداهاي شيطاني از ديوارها بگوش مي رسند و حوادث وحشتناکي در هاگوارتز اتفاق مي افتد.
دو فرشته،یکی از بهشت و دیگری از جهنم به زمین می آیند تا روح یک بوکسور را نجات دهند...
زنی انگلیسی تصمیم گرفته که خودش را از هر لحاظ تکمیل کند، در حالی که در جستجوی عشق است و از طرفی هم تمام خاطراتش در دفتری ثبت می کند.
اوایل قرن بیستم در انگلستان.آرتور وینسلو در حالی که خود را برای مراسم نامزدی دخترش کاترین آماده می کند متوجه می شود که پسر 14 ساله اش رونی به دلیل دزدیدن 5شیلینگ از آکادمی نیروی دریایی اخراج شده است.او از پسرش درباره حقیقت موضوع سوال می کند رونی ماجرا را تکذیب می کند...
این فیلم داستان نابغه، شاعر و نمایشنامه نویس، "اسکار وایلد" است، کسی که وقتی متوجه همجنسگرایی خود شد مشکلاتی در روابط او به وجود آمد و...
