کلئوپاترا با تحریک ، سزار شرط می بندد که می تواند در مدت 3 ماه یک کاخ بزرگ بسازد. به یک معمار 3 ماه فرصت داده می شود. یا خوشبختانه ، Getafix / Panoramix ، Asterix و Obelix برای کمک به اسکندریه می آیند...
"اورویل اسپونر" معلم حسود پیانو قصد دارد یکی از آهنگهایش را به "دینو" خواننده مشهور کلوپها که در شهر سرگردان است بفروشد،به همین دلیل همسر زیبایش "زلدا" را از خانه دور می کند و...
سن فرانسیسکو. «جو کلى» ( لمون ) با «کرستن آرنسن» ( رمیک ) آشنا میشود و خیلى زود با او ازدواج میکند. « جو » عادت به نوشخوارى دارد و ظرف چند ماه « کرستن » را نیز معتاد به الکل میکند...
«هالى» ( هپبرن ) در آپارتمانى در شرق منهتن با گربه اى كه نامى ندارد زندگى مى كند. روزى نويسنده اى به نام «پل» ( پپارد ) كه در همان آپارتمان زندگى مى كند و مورد حمايت مالى زنى مسنتر ( نيل ) قرار دارد، وارد زندگى «هالى» مى شود...
پيرمرد نجارى به نام « ژپتو » آرزو مى كند كه كاش عروسك چوبى اش، با نام « پينوكيو » تبديل به پسرى واقعى مى شد. يك پرى جادويى « پينوكيو » را زنده مى گرداند ؛ اما اين آغاز دردسرهاى « ژپتو » است...