یک شوالیه ( ژان رنو ) و نوکرش ( کریستین کلاویر ) از قرون وسطی، توسط یک جادوگر دیوانه به زمان حال منتقل می شوند. اکنون تنها راه آن ها برای بازگشت به زمان خودشان، پیدا کردن یکی از نوادگان آن جادوگر است...
دختري به نام «نيکيتا» (پاريلو) در جريان سرقت مسلحانه از يک داروخانه، افسر پليسي را مي کشد و به سي سال زندان محکوم مي شود. با شروع دوره ي محکوميتش، يک مأمور مخفي دولت به او پيشنهاد مي کند تا به عنوان تروريست حرفه اي با آنان همکاري کند. «نيکيتا» مي پذيرد و پس از گذراندن دوره هاي آموزشي در زندان، با هويتي تازه آزاد مي شود...
دو قهرمان غواصي به نام هاي «ژاک مايول» (بار) و «انتسو موليناري» (رنو) که از کودکي با يک ديگر رقابت داشته اند، هنوز در پي اثبات برتري و کسب عنوان جهاني هستند...
فرد در مترو پاریس زندگی می کند. او از هلنا، که گاو صندوقش به سرقت رفته اخاذی می کند. او دوستانی دارد که همگی در دنیای او زندگی می کنند و...
روایت فردی الکلی و مأیوس که وقتی با زنی عجیب و غریب در کالسکه راه آهن روبرو می شود، به یک نقطه عطف در زندگی خود می رسد: عاشق یکدیگر می شوند اما، زن ترکش می کند...
در آینده ای آخرالزمانی،تنها تعداد کمی از انسانها باقی مانده اند.هیچکس قادر به صحبت کردن نیست.یک انزواطلب مصمم با پیرمردی دوست می شود.آنها به کمک هم با تبهکاران مبارزه می کنند تا غذا،سرپناه و زندگی خود را به دست آورند...
